کد خبر: ۹۶۰۲
۰۶ تير ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۰

نگاهی به اشعار آیینی و غدیریه محمدکاظم صبوری

محمدکاظم صبوری، متخلص به «صبوری»، متولد ۱۲۵۹ هجری قمری، فرزند حاج محمدباقر و پدر ملک الشعرا بهار است.

علیرضا حیدری| ملک الشعرایی آستان قدس رضوی تاریخچه‌ای طولانی دارد. البته در دوره‌های مختلف تاریخی و دربار‌ها به چنین عنوانی برمی خوریم؛ بااین حال، بنا بر روایتی، ملک الشعرایی آستان قدس رضوی به عصر قاجار برمی گردد، چنان که غلامحسین افضل الملک، در «سفرنامه خراسان و کرمان»، درباره محمدکاظم صبوری (پدر محمدتقی بهار)، ملک الشعرای آستان قدس رضوی، می‌گوید:

«وی عریضه‌ای به ناصرالدین شاه نوشت و تقاضا کرد که شاه او را به لقب ‘دعبل العجم’ ملقب کند (داشتن القاب همیشه توأم با مستمری سالیانه از بودجه رسمی مملکت بود)، ولی شاه که عریضه را خواند، فرموده بود که ‘دعبل العجم’ لفظ خام غیرمأنوس و خارج از استعمال است، او را باید در آستانه رضویه لقب ملک الشعرایی داد؛ لهذا درباره او فرمان ملک الشعرایی صادر شد.»

اما، بنا به روایتی دیگر، محمدکاظم صبوری، به دلیل اقامت در مشهد و شعرخوانی در جوار حضرت رضا (ع)، لقب ملک الشعرایی را با خود به آستان قدس آورده بود؛ وی، هم در دوره ناصرالدین شاه و هم در دوره مظفرالدین شاه، ملک الشعرا بود. با این همه، صبوری همیشه آرزومند بود که مقام دعبل خزاعی، شــاعر عـــرب مــداح و ستــایشگر حضرت رضا (ع)، را داشته باشد:

زآن سان که به دعبل شه دین چشم رضا داشت
اینک به صبوری به همان چشم تو بنگر
ملک الشعرا صبوری و مدح اولیای دین

محمدکاظم صبوری، متخلص به «صبوری»، متولد ۱۲۵۹ هجری قمری، فرزند حاج محمدباقر و پدر ملک الشعرا بهار است. دیوان او به حاشیه نویسی و تصحیح فرزند کوچکش، محمد ملک زاده (برادر کوچک ملک الشعرا بهار)، به چاپ رسیده است.

این دیوان شامل یازده هزار و شصت و دو بیت است. این شاعر، پس از ۶۲ سال زندگی، به بیماری وبا مبتلا شد و در سال ۱۳۲۲ هجری قمری درگذشت و در حرم نورانی و ملکوتی حضرت رضا (ع)، صحن عتیق، به خاک سپرده شد.

اشعار رضوی او کم نیست و یکی از مهم‌ترین آن‌ها کتیبه‌ای است که در رواق دارالسیاده به یادگار مانده است:

درگهی کآیینه اش آیین عرش کبریاست
قدسیان را بر درش پیوسته روی التجاست
درگهی گردون سمو و بقعه‌ای کیوان علو
روضه‌ای رضوان غلام و کعبه‌ای جنت صفاست
سقف آن عالم پناه و فرش آن عرش اشتباه
خاک آن عنبرسرشت و خشت آن بیضاضیاست
مهبط فیض الهی مرکز سرّ وجود
مشرق نور خدایی مغرب نجم هداست
بر فراز آن چو بینی لامکان بالای سر
بر زمین آن چو پویی آسمان در زیر پاست
مستوی با عرش رحمان است کز انوار قدس
روشن از آن سر الرحمان علی العرش استواست
گر حکیم ابعاد را حکم تناهی داده است
گو بیا در این فضا کاینجا برون از انتهاست

همچنین بر درِ نقره‌ای دارالسیاده به سمت دارالحفاظ ــ که امروزه طلاکاری شده است ــ شعری از صبوری نقش بسته است. بر سردر آب انبار بازار فرش مشهد و موقوفه مؤتمن الملک هم شعری از او حکاکی شده است.

اما مناسبت عید غدیر فرصتی است تا اشاره‌ای داشته باشیم به اینکه مرحوم صبوری چهارده قصیده غدیریه دارد که یکی از معروف‌ترین آن‌ها قصیده‌ای است با مطلع «امروز روز رونق دین پیمبر است»:

امروز روز رونق دین پیمبر است
امروز روز جلوه آیین داور است
امروز روز تقویت دین مصطفاست
امروز روز تهنیت شرع انور است
امروز از ولایت سالار اولیا
دین را همه کمال و جمال است و زیور است
امروز باده‌ای ز مبارک خم غدیر
در جام خلق از کف ساقیِّ کوثر است
امروز عید ملت اسلامیان بُوَد
روز کمال دین خداوند داور است
گر خطبه ولایت او بایدت شنید
بشنو که حق خطیب وی و عرش منبر است
«یا ایّها الرّسول» به ابلاغ جبرئیل
در شأن او ز قول خداوند اکبر است

* این گزارش چهارشنبه ۶ تیرماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۲۴۸ روزنامه شهرآرا صفحه فرهنگ و ادبیات چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44